داستان های مهاجربال – فصل آرمان – قسمت هشتم : اولین نفس در تورنتو و عملیات استقرار با علیرضامهاجربال2025-11-17وقتی از گیت خارج شدم و علیرضا را با آن لبخند گرم و خوشآمدگویی صمیمی دیدم، واقعاً حس کردم به ... ادامه مطلب
داستان های مهاجربال – فصل آرمان – قسمت هفتم : پرواز برفراز رویاهامهاجربال2025-11-12با تأیید ویزا و آن خبر خوشحالکنندهی سحر، سرعت زندگیام ده برابر شد. وقت برای خداحافظی بود و وقت برای ... ادامه مطلب
داستان های مهاجربال – فصل آرمان – قسمت ششم : نامه ویزا؛ شروع یک خداحافظیمهاجربال2025-11-09وجود تمام سختیها و دلهرهها، اما حس اطمینانی که از همان ابتدا با بستن قرارداد رسمی با مهاجربال پیدا کرده ... ادامه مطلب
داستان های مهاجربال – فصل آرمان – قسمت پنجم : پیچ و خمهای ویزا و چک لیست مهاجربالمهاجربال2025-10-23بعد از اون هیجان عجیب و غریب پذیرفته شدن از دانشگاه تورنتو، یک آرامش موقت بهم دست داد. اما این ... ادامه مطلب